فکت های ترسناک در مورد عروسک آنابل

از زمانی که فیلم “آنابل” در سال 2014 منتشر شد، عروسک آنابل جهانی‌سازی شد و شایعاتی درباره‌ی اینکه این عروسک واقعی است، پرورش یافت. اگر شما این فیلم یا سری فیلم‌های “The Conjuring” را دیده باشید، احتمالاً سوالاتی در ذهنتان شکل گرفته است که داستان پشت عروسک آنابل چیست؟ آیا این عروسک واقعاً وجود دارد؟ آیا عروسک آنابل واقعی به اندازه‌ی عروسکی که در فیلم نشان داده شده، ترسناک و شیطانی بوده است؟ چهره واقعی این عروسک چگونه است؟ اگر دوست دارید اطلاعات بیشتری در این خصوص داشته باشید، با ما همراه شوید تا به تمامی سوالات شما پاسخ دهیم.

خلق شخصیت عروسک آنابل

عروسک آنابل، یک شخصیت ترسناک و محبوب در دنیای سینماست که برای اولین بار در فیلم احضار ۱ در سال ۲۰۱۳ به تماشاگران معرفی شد. این فیلم، علی‌رغم محبوبیتش، راز و رمزی دربارهٔ منشأ واقعی این عروسک ترسناک را نگاه می‌دارد. اما فیلم بعدی با عنوان “آنابل” که در سال ۲۰۱۴ اکران شد، داستانی دقیق‌تر را ارائه می‌دهد.

در این فیلم، زوج جوانی به نام‌های میا و جان منتظر زایمان فرزندشان هستند. جان به میا یک عروسک هدیه می‌دهد که ابتدا به نظر عادی می‌رسد. اما با گذشت زمان، رخدادهای ترسناکی اطراف آن عروسک رخ می‌دهد که نشان می‌دهد آنابل توسط یک روح شرور تسخیر شده است.

عروسک آنابل یک دروغ است یا یک واقعیت ترسناک؟

داستان واقعی زندگی یک عروسک به نام آنابل نیز جذاب است. این داستان در دهه ۱۹۷۰ رخ داده و مربوط به دو دوست دختر به نام‌های دونا و انجی است که در یک آپارتمان زندگی می‌کردند. دونا این عروسک را به عنوان هدیه تولد از مادرش دریافت کرده بود و آنابل به تدریج تبدیل به یک منبع ترس برای آن دو شد.

آنابل در ابتدا فقط حرکات کوچکی انجام می‌داد که ممکن بود به دلیل دست دختران باشد، اما به زودی حرکاتش بیشتر شد و آن‌ها را وحشت زده کرد. این عروسک حتی زمانی که روی تخت قرار می‌گرفت، وقتی دختران اتاق را ترک می‌کردند، به جایی دیگر می‌رفت یا حتی زمانی که آن‌ها در اتاق بودند، در مکان‌های دیگری پیدا می‌شد.

لو، دوست آن‌ها، با این عروسک اصلاً راضی نبود و معتقد بود که آن تسخیر شده است، اما دونا و انجی همچنان به این عقیده بودند که ممکن است خودشان مسئول حرکات آن باشند. این داستان نشان می‌دهد که حتی یک عروسک ظاهراً بی‌گناه هم می‌تواند برای افراد ترسناک باشد.

در حالی که داستان آنابل پیش می‌رفت، جنبه‌های جدی‌تر و وحشتناک‌تری به خود گرفت. دونا و انجی شروع به پیدا کردن یادداشت‌هایی در اطراف آپارتمانشان کردند، که روی آن‌ها جملاتی مانند “به لو کمک کن” و “به ما کمک کن” نوشته شده بود. اما عجیب‌ترین قسمت این بود که این یادداشت‌ها روی کاغذ پوستی بودند و هیچ‌یک از دونا و انجی قبل از آن روز از این نوع کاغذ استفاده نکرده بودند.

آغاز داستان واقعی زمانی بود که یک روز، دونا بعد از بازگشت از کار، عروسک را در جای معمولش روی تخت پیدا کرد، اما به جای اینکه آن به شکل معمولی باشد، دستانش پر از خون بود. این خون یا مایع قرمز، هر چه بود، از خود عروسک می‌آمد. حالا وقت آن رسیده بود که دونا و انجی برای فهمیدن چه اتفاقی برای این عروسک افتاده است، کاری انجام دهند. آن‌ها تصمیم گرفتند از یک واسطه کمک بگیرند.

اولین جلسه‌ای که واسطه با دونا و انجی برگزار کرد، در حالی بود که داستانی را برای آن دو تعریف کرد. او گفت که زمین مجتمع آپارتمانی‌شان در گذشته یک مزرعه بوده است و سال‌ها قبل جسد یک دختر حدوداً هفت ساله در آنجا پیدا شده بود. وقتی عروسک وارد زندگی آن‌ها شد، روح دختری که در آن مزرعه فوت کرده بود، هنوز در آنجا بود و با توجه به علاقه‌مندی او به عروسک، روحش با آن یکی شد و آنابل تبدیل به عروسک آنابل شد!

دونا و انجی تحت تأثیر این داستان قرار گرفتند و به دلیل مهربانی زیادشان، دلشان برای دختر مرده بیچاره‌ای که تنها در آن مزرعه پیدا شده بود، سوخت. با وجود مخالفت‌های لو، تصمیم گرفتند عروسک را نگه دارند تا دختر تنها نماند. لو با نگه‌داشتن عروسک مشکل بزرگی پیدا کرد. یک روز، آنجی و لو در خانه به تنهایی بودند و دونا در خانه نبود. آن‌ها صدای حرکتی از اتاق دونا شنیدند که باعث وحشت زیاد آن دو جوان شد. در ابتدا فکر کردند کسی مزاحم است، اما به‌سرعت فهمیدند که آنابل حرکت می‌کند. لو نگاهی به داخل اتاق دونا انداخت و دید که کسی داخل نیست، اما عروسک به‌جای اینکه روی تختش باشد، روی صندلی نشسته بود.

لو به سمت آنابل حرکت کرد، اما ناگهان درد وحشتناکی را در سینه‌اش احساس کرد و دید که یک سری خطوط پنجه روی سینه‌اش به وجود آمده است، همانند این‌که کسی به او حمله کرده و او را چنگ زده باشد. هیچ‌کس در اتاق نبود، بنابراین لو فهمید که احتمالاً نشانه‌ها از آنابل باشند. چیز عجیبی دربارهٔ خطوط این خطوط بود که بلافاصله بهبود یافتند و در عرض تنها دو روز هیچ اثری از آن‌ها باقی نماند. پس از این حادثه، اد و لورین وارن فراخوانده شدند. اد و لورین زوجی بودند که به‌عنوان شکارچی روح‌ها شناخته می‌شدند. این زوج در خانه خود موزه‌ای ایجاد کرده بودند که در آن اشیای ترسناک و تسخیرشده را نگه‌داری می‌کردند. یک کشیش به همراه خانواده وارن به آپارتمان فراخوانده شد و مشخص شد که هدف اصلی آنابل تصاحب روح دونا بوده است.

آنابل واقعی یک شیطان بود. وارن‌ها می‌گفتند که شیاطین به دنبال اشیا نیستند، آن‌ها افراد را در اختیار می‌گیرند. در نهایت وارن‌ها آنابل را با خود بردند و او را در یک جعبه شیشه‌ای قفل‌شده در خانه خود قرار دادند. یک علامت هشدار روی جعبه وجود داشت که عبارت «دست نزنید» و همچنین یک صلیب روی آن درج شده بود. شایعاتی وجود دارد که می‌گوید مرد موتورسواری که به جعبه شیشه‌ای آنابل دست زده و به آن ضربه وارد کرده است، بعدها به‌طرز دردناکی در یک تصادف رانندگی کشته شده است.

عروسک آنابل کجاست؟

عروسک آنابل در حال حاضر در موزه Warren Occult Museum در شهر مونرو، ایالت کانکتیکات، ایالات متحده آمریکا نگهداری می‌شود.

این موزه توسط اد و لورین وارن تأسیس شده است و عروسک آنابل به‌عنوان یکی از اشیای ترسناک و محبوب بازدیدکنندگان، در این موزه به نمایش گذاشته شده است. Warren Occult Museum برای بازدیدکنندگان عموم با هماهنگی قبلی باز است، اما به دلیل محتوای ترسناک، ورود کودکان زیر ۱۶ سال به موزه ممنوع است.